ازجمله – رابطه میان جمهوری ترکیه و اسرائیل در سالهای اخیر همواره در یک مدار سینوسی قرار داشته است؛ گاه صمیمی و گرم و گاه تیره و پر از سوءظن. «فلسطین» همواره موضوعی تنشزا در رابطه میان این دو کشور است. با شعله گرفتن آتش خشم و پرواز جنگندههای اسرائیلی بر فراز آسمان غزه، گرمترین سلامهای آنکارا جای خود را به خشم و محکومیت رفتار دولتمردان اسرائیلی میدهد. دور تازه حملات اسرائیل به نوار غزه و شدت بمبارانها و وسعت خرابیها که از سوی رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه «نسل کشی» خوانده شد، فاصله میان این دو کشور را مانند آسمان غزه غبارآلود کرده.
گرچه رابطه میان اسرائیل و ترکیه در دهه 1990 میلادی در بالاترین سطح روابط دیپلماتیک قرار داشت، اما با استقرار سیاستهای حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان در دهه 2000 تنشهایی میان دو کشور بوجود آمد. ترکیه در دوران جدید بر ریشههای اسلامی خود بهاندازه پیشرفت اقتصادی چشمگیرش افتخار میکند. در طول سالهای اخیر دولت ترکیه و شخص رئیس جمهوری از مهمترین مدافعان حقوق فلسطینیان در برابر اقدامات ضد بشری دولت اسرائیل بودهاند. گاه در شرایطی که اسرائیل حمایت همه جانبه ایالات متحده و پایتختهای اروپایی را پشتوانه رفتار گاه غیرانسانی خود دربرابر فلسطینیان میدید، ترکیه در عمل تبدیل به موثرترین کشور معترض به رفتار دولت اسرائیل و مهمترین حامی حقوق ملت فلسطین شد.
اوج تنشها در سال 2009 رخ داد؛ زمانی که در پنل گفتگو میان روسای جمهور ترکیه و اسرائیل در اجلاس داووس سوئیس، اردوغان بهشدت از حملات اسرائیل به نوار غزه انتقاد کرده و جلسه را به حالت اعتراض ترک کرد. از آن سو، تنشها با حمله ارتش اسرائیل به کشتی حامل خبرنگاران و کمکهای انسانی ارسالی از ترکیه برای مردم غزه که به یک کشتار بیشرمانه و آبروریزی بینالمللی برای تلآویو منجر شد، آسمان روابط دو کشور را تیرهتر از پیش کرد.
با وجود تلاشهای اسرائیل برای ترمیم زخمهای دیپلماتیک میان دو کشور، ترکیه همچنان منتقد جدی و بیپروای سیاستهای اسرائیل در برابر فلسطینیان است. اردوغان در تازهترین اظهار نظر درباره موج حملات اسرائیل به غزه گفت: «[بنیامین] نتانیاهو [نخست وزیر اسرائیل] هیچگاه دوست ترکیه نبوده و نخواهد بود…من د ۴۰ سال گذشته زندگی سیاسی خود را با مقابله با [سیاستهای] اسرائیل گذراندم. زمانی که بحث از فلسطین میشود، ریههایم انگار به صدا در میآیند. در مجمع عمومی سازمان ملل بر روی نقشه نشان دادم که این دولت تروریستی اسرائیل از سال ۱۹۴۷ تاکنون سرزمینهای فلسطین را چگونه اشغال کرده است.»
حالا در میانه راکتهای حماس و موشکهای اسرائیل و اعتراضات مردمی و رسانهای جامعه مسلمانان ترکیه و جهان نسبت به فاجعه انسانی در غزه، دیلی صباح یادداشتی از «جاوید علیاف*» مدیر گروه اتاق فکر مرکز تجزیه و تحلیل روابط بینالملل در باکو را منتشر کرده است. آقای علیاف در این یادداشت معتقد است مثلت باکو، آنکارا و تلآویو به دلایل استراتژیک و اقتصادی مجدداً با یکدیگر متحد خواهند شد و سه کشور برای برقراری رابطه با هم دلایل محکمتری از تنش و درگیری خواهند داشت.
Daily Sabah – برای نخستین بار پس از مدتها، اخبار مثبتی درباره روابط ترکیه و اسرائیل بهچشم میخورد. بهنظر میرسد سالها پس از بحرانهایی مثل حاشیههای جدال لفظی رجب طیب اردوغان و شیمون پرز در اجلاس داووس و حمله اسرائیل به کشتی ماوی در دریای مرمره در سال 2009، هر دو کشور در پی یافتن راههایی برای ترمیم روابط دوجانبه هستند. به نقل از رسانههای ترکیه، دعوت از «یووال اشتاینیتز» وزیر انرژی اسرائیل برای حضور در مجمع دیپلماسی آنتالیا که در ماه ژوئن برگزار خواهد شد، یکی از این نشانهها است. گرچه این دعوت پس از عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل دور از انتظار نبود.
در حقیقت، امضای توافقنامه میان اسرائیل و ترکیه در ژوئن 2016 و پرداخت غرامت 20 میلیون دلاری (167 میلیون لیر) از سوی اسرائیل به قربانیان حادثه کشتی ماوی یک گام برای ترمیم روابط بود. اما تحولات منطقه مانع این اتفاق شد. تحولات ژئوپولیتیکی در مدیترانه شرقی، پیامدهای نامطلوبی برای این دو متحد سابق به همراه داشت.
عادیسازی روابط بین ترکیه و اسرائیل یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی آذربایجان است. میتوان گفت که باکو سودای یک همکاری سهجانبه را در سر میپروراند. در حالیکه تلاشهای دامنهدار در دهه 90میلادی برای همکاری سهجانبه سودمند بود، تنش میان آنکارا و تلآویو در دوران امروز برای باکو دردسر ساز است. بیانیه «حکمت حاجیاف» دستیار رئیس جمهوری آذربایجان مبنی بر اینکه باکو آماده میزبانی اجلاس سهجانبه با ترکیه و اسرائیل است، یک گام برای احیای هماهنگی و فعالیت مشترک این سه کشور است. هدفی که با توجه به ذوب شدن روابط اخیر ترکیه و اسرائیل دست یافتنی به نظر میرسد.
زمانی که در دهه 1990 ترکیه، آذربایجان و اسرائیل روابط سهجانبه خود را برقرار کردند، تحلیلگران این اتحاد را اولین همکاری سهجانبه در منطقه قفقاز جنوبی میدانستند. همکاری در آن دوران چند بعد مهم داشت: داشتن یک موقعیت قدرتمند در تعادل منطقهای، گسترش همکاریهای نظامی و انرژی و اطمینان از یک همکاری دیاسپورا در برابر غرب. ترکیه و آذربایجان به این اتحاد بهخصوص در برابر دیاسپورای تهاجمی ارمنستان در کنگره ایالات متحده آمریکا نیاز داشتند.
گرچه روابط ترکیه و اسرائیل در منطقه پس از سال 2010 به دلایل گوناگون قطع شد، آذربایجان همچنان روابط گرم خود را با آنکارا و تل آویو حفظ کرد. امروز، طیف وسیعی از همکاریهای نظامی، سیاسی، افتصادی آذربایجان با هر دو دولت برقرار است.
ترکیه و اسرائیل سهم بزرگی در «عملیات مشت آهنین» داشتند. هواپیماهای جنگی بدون سرنشین ترکیه و پهبادهای «هاروپ» اسرائیل به شکل وسیعی در شکستن خط دفاعی ارتش ارمنستان، که سرزمینهای آذربایجان را اشغال کرده بود، و همینطور در عملیات آزادسازی موفق ارتش آذربایجان استفاده شد. باکو به شکل موثری از ترکیب فنآوریهای نظامی مدرن هر دو کشور استفاده کرد. تل آویو به اعتراضات ایروان در مورد فروش اسلحه و جنگافزار مدرن به باکو وقعی ننهاد. در پاسخ، ارمنستان سفیر خود در اسرائیل را که به امید جلب حمایت روز افزون از این کشور منصوب شده بود، فراخواند. در آن سو، یهودیان آذربایجانی مقیم اسرائیل هنگام جشن گرفتن نتیجه جنگ دوم قرهباغ، پرچمهای ترکیه، آذربایجان و اسرائیل را برافراشتند.
پس از برقراری آتشبس، پیمانکاران ترکی و اسرائیلی در بازسازی مناطق آزاد شده از اشغال ارامنه نقش فعالی دارند. جلسات کمیسیونهای اقتصادی دولتی سهجانبه تقریباً همزمان با پایان نزاع آغاز شد. آذربایجان با برنامهریزی برای گسترش توافقنامه تجارت خود با ترکیه، تصمیم به راهاندازی دفتر نمایندگی دیپلماتیک تجارت و گردشگری در اسرائیل گرفت. «گابی اشکنازی» وزیر امور خارجه اسرائیل از این طرح استقبال کرد و آن را گامی مهم در جهت افتتاح سفارت آذربایجان در اسرائیل خواند.
سابقه میانجیگری باکو
آذربایجان در گذشته نیز با موفقیت روابط خود را با دولتهایی که با هم درگیری دارند حفظ کرده است. در حقیقت، در برخی موارد، این کشور حتی موفق به میانجیگری بین طرفین اختلاف شده است. باکو در 2016 نقش مهمی در عادیسازی روابط میان ترکیه و روسیه داشت. روسای ستاد کل ارتش ایالات متحده، روسیه و دبیر کل ناتو، بارها در باکو برای مذاکره درباره حل اختلافات بین المللی و منطقهای دیدار کردهاند. از این نظر، باکو بهعنوان «شهر مذاکرات موفق» میتواند نخستین مکان دیدار وزرای خارجه ترکیه و اسرائیل باشد.
علاوه بر این، در پاسخ به تغییر توازن قدرت پس از سال 2010 در منطقه، همکاریهای سهجانبه موفقی توسط ترکیه و آذربایجان با گرجستان، پاکستان، ایران و ترکمنستان نیز برقرار شده است. برخی از این همکاریها نتایج موفقی در حل دیپلماتیک مشکلات فیمابین داشته است. در نظر باکو، ساز و کار برقراری همکاریهای سهجانبه بستر مهمی برای حل مسالمت آمیز مشکلات میان پایتختها است. به همین خاطر است که امید میرود برقراری این دیاسپورای جدید میان آذربایجان، ترکیه و اسرائیل نقش مهمی در حل تنشها میان آنکارا و تل آویو ایفا کند.
از طرف دیگر این همکاری برای ترکیه نیز یک نیاز ضروری است. در حالی که لابیها و دیاسپوراهای قدرتمند در واشینگتن، حملات سختی علیه ترکیه در کنگره آمریکا اجرا میکنند، ترکیه نیاز به یک اتحاد تازه دارد. تصادفی نیست که رئیس جمهوری آمریکا «جو بایدن» برای اولین بار از واژه «نسل کشی» در مورد وقایع سال 1915 استفاده کرد. پس باید جمعیت دوستان را بیشتر، و تعداد دشمنان را کاهش داد. این سیاستی است که هم در روابط بین الملل و هم در روابط میان دیاسپورا ها دنبال میشود.
جنگ قدرت منطقهای
ایجاد یک توازن منطقهای از مدیترانه شرقی تا قفقاز برای هر سه کشور اهمیت دارد. مدتهاست که بعضی کشورها از تنش در روابط ترکیه و اسرائیل بهرهمند میشوند، اتفاقی که هر دو کشور نباید به آن دامن بزنند. ترکیه و اسرائیل از همکاری در دریای مدیترانه شرقی سود خواهند برد و توافق تعیین مرز برای هر دو کشور بسیار مفید است. همینطور، ترکیه کوتاهترین و اقتصادیترین مسیر برای انتقال گاز طبیعی اسرائیل به اروپا است.
اصل اساسی روابط بینالملل بر اساس روابط پایدار است نه دوستیها و دشمنیهای مداوم. زمانی که این منطق را بپذیریم، کشورها تنها طبق منافع خود دوست یا دشمن هستند. امروز شاید به نفع هر سه کشور است که روابط میان آذربایجان، ترکیه و اسرائیل احیا شود. برای عادی سازی روابط، تنها انتخاب زمان و مکان مناسب لازم است.
جاوید ولیاف
*مدیر گروه اتاق فکر مرکز تجزیه و تحلیل روابط بینالملل (AIR) مستقر در باکو