امیرکبیر و دولت عثمانی

عطا محامدتبریز- امیرکبیر به واسطه سیاست‌هایی نوگرایانه‌اش در تلاش بود تا دولت ایران را «منتظم» کند. وی ایده عمده سیاست‌های اصلاحی‌ای را که برای دولت قاجار پیش گرفته بود، از تحولات فکری و سیاسی‌ای که در دولت عثمانی به وقوع پیوسته بود به دست آورد. اصلاحاتی که در عثمانی نام تنظیمات را به خود گرفته بودند.

ظهر روز ۱۰ ژانویه سال ۱۸۵۲، حاجی علی خان فراشباشی با میرغضبی که به همراه داشت، وارد حمام باغ فین کاشان می‌شود. از ناصرالدین شاه دستور قتل گرفته‌اند. آن‌ها آمده بودند تا جان امیرکبیر را بستانند اما معضب‌ بودند از این رو امیر خود پیش قدم می‌شود، به دلاک حمام می‌گوید که با نشتر رگ‌های دستش را بشکافد و خود به نظاره رفتن جان از بدنش می‌نشیند. 

کشتن میرزا تقی خان فراهانی (امیرکبیر)، کسی که عامل مستقیم به قدرت رسیدن ناصرالدین شاه، بود، به اذعان بسیاری از تاریخ نگارن لکه ننگی شد بر دامن «قبله عالم» که ۵۰ سال بر تخت نشست. بخصوص که بعد از این مرد منور، میرزا آقاخان نوری را به صدارت بر گزید که فردی بسیار محافظه کار بود.

میرزا تقی خان فراهانی که در تاریخ معاصر ایران لقب امیرکبیر گرفته است، در ۹ ژانویه ۱۸۰۷ به دنیا آمده و در ۱۰ ژانویه ۱۸۵۲ (۲۰ دی ماه ۱۲۳۰ شمسی) به دستور ناصرالدین شاه قاجار در حمام باغ فین کاشان به قتل رسید. امیر کبیر اما تاثیری شگرف بر زندگی ناصرالدین شاه داشت. این میرزاتقی خان بود که با همکاری مهدعلیا مادر ناصرالدین میرزا توانسته بودند که شاه جوان را از تبریز به تهران رسانده و پادشاه کنند. تبریز نه تنها ولیعهد نشین دوره قاجار بود که در عین حال شهری بود که با حضور عباس میرزا فرایند مدرن شدن را آغاز کرده بود.

امیر کبیر زیر نظر عباس میرزا و در «دارالسلطنه تبریز» حیات سیاسی خود را آغاز کرد. او در اولین ماموریت برون مرزی خود در نقش یک دبیر ساده به روسیه رفت. او در همان‌جا زبان روسی آموخت، چنان که ۹ سال بعد زمانی که در قامت وزیر نظام آذربایجان برای ملاقات تزار روسیه به ایروان رفت با او به روسی سخن گفت. وی در سفرهای خود به روسیه زندگی و کارهای پتر کبیر را که در واقع جدی‌ترین آغازگر مدرنیته در آن دیار بود را مطالعه کرد.

ماموریت سومش به دولت عثمانی بود،. آن هم بعد از نبردی که ایران با عثمانی انجام داده و سپاه ایران از منطقه شمالغرب به ارزنةالروم رسیده بود. در غرب هم ایران توانسته بود به بغداد برسد. اما بغداد آن روزگار وبا (کلرا) زده بود و سپاه ایران در هم ریخت و ارتشیان، بیماری وبا را زمان برگشت به ایران آورد. از سوی دیگر انگلیس هم نمی خواست که جنگ ایران و عثمانی ادامه یابد.

امیرکبیر بعد از این جنگ بود که به سرزمین عثمانی رفت و چند سال از عمر خود را آنجا گذراند. وی در مجموع بیش از سه سال برای بستن دو قرارداد با دولت عثمانی در این سرزمین بود. اولین بار برای معاهده ارزنةالروم اول (۱۸۲۳) و دومین بار برای تنظیم معاهده ارزنةالروم دوم (۱۸۴۷).  در این سفر دوم بود که او با قانونی به نام «خط شریف گلخانه» آشنا شد.

خط شریف گلخانه یا فرمان تنظیمات، متنی بود که در سال ۱۸۳۹ توسط برخی از روشنفکران دربار عثمانی نوشته شده بود. تنظیمات در واقع مجموعه‌ای از اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دولت عثمانی بود که از ۱۸۳۹ تا ۱۸۷۶ ادامه داشت. این فرمان که در واقع اولین گام بلند در راستای مدرن سازی عثمانی بود، وعده اصلاحاتی مانند لغو مالیات کشاورزی، اصلاح نظام وظیفه و تضمین حقوق همه شهروندان عثمانی بدون توجه به مذهب و قومیت آن‌ها را می‌داد.

این فرمان و ایده‌هایی که در اطراف آن شکل گرفته بود، تاثیر بسیاری بر امیرکبیر، مخصوصاً در دوره صدارت (۱۸۴۸-۱۸۵۱) او برجای گذاشت. این ایده‌ها همان چیزی بودند که امیر کبیر آن‌ها را در ابتدا «تنظیمات حسنه» خوانده و بعدها، زمانی که با ایده‌های فرانسوی ها هم آشنا شد گفته بود که من در ایران «خیان کنستیتوسیون داشتم». 

امیر کبیر سردمدار اصلاحات بسیاری در ایران شد. وی به جز اینکه تلاش کرد تا اقتصاد ایران را از طریق تنظیم مالیات‌ها، کاهش هزینه‌های دولت، احداث کارخانه‌ها بهبود بخشد؛ همچنین کوشید تا به واسطه تاسیس دارالفنون و مدارس مختلف در سراسر کشور، علم را پایه‌ای کند برای تصمیم دولت‌مران ایرانی.