ازجمله- مدتی است که تنشی جدی در روابط ایران و آذربایجان به وجود آمده است. تنشی که علاوه بر واکنشهای متقابل تند سیاسی، مانورهای نظامی را از هر دو طرف در بر داشته است. ریشه این تنشها در چیست؟
دقیقاً یک سال پیش، جمهوری آذربایجان سرانجام پس از ۳۰ سال با حمایت ترکیه برای بازپسگیری سرزمینهای اشغالشده قرهباغ علیه جمهوری ارمنستان وارد یک جنگ کوتاه مدت شد.
جمهوری اسلامی ایران در آن روزها گرچه بهظاهر اعلام بیطرفی کرد، اما در عمل به حمایت معنوی از آذربایجان برای بازپس گیری سرزمینهای اشغالشده خود پرداخت.
حالا پس از یک سال از پایان منازعه نگاهها در ایران به ضلع سوم مثلث آذربایجان و ترکیه معطوف شده است؛ اسرائیل. اسرائیل که از ابتدای تشکیل جمهوری آذربایجان در دهه ۱۹۹۰ حامی این کشور بود، یکی از بزرگترین تأمینکنندگان سلاح باکو است. تنها ظرف چهار سال از ۲۰۱۶، بیش از ۶۹درصد تجهیزات دفاعی خریداری شده توسط ارتش آذربایجان ساخت اسرائیل است.
بعد از حمله آذربایجان به قره باغ، اسرائیل حمایتهایی از آذربایجان انجام داد. شاید همینجا بود که ایران متوجه عمق رابطه استراتژیک همسایه شمال غربی با بزرگترین دشمن خود شد. رابطه باکو و تلآویو گرچه قدیمی و پیوسته بود، اما دولت الهام علیاف همواره سعی میکرد تا حساسیت تهران را از حضور پررنگ دشمن قدیمی خود در باکو برانگیخته نکند.

حالا با فرونشستن غبار جنگ، زنگ خطر دو بحران به گوش میرسد؛ یکی جدید و یکی قدیمی. بحران جدید، برخورد آذربایجان با رانندگان تریلی حامل مواد صادراتی از ایران به ارمنستان در مناطقی است که با توافق باکو و ایروان پس از جنگ، به کنترل کامل آذربایجان در آمده است. رانندگانی که پیش از این تحت ویزای ارمنستان از دو شهر کاپان و گوریس در خاک آذربایجان تحت اشغال ارمنستان عبور میکردند، توسط آذربایجان تحت اتهام ورود غیرقانونی به خاک این کشور بازداشت شدند. این ظاهر ماجرا است.
در سوی دیگر، ایران که همواره به نفوذ اسرائیل در مناطق مرزی آذربایجان و ایران حساس است، حالا به بهانه آنچه «آزار و اذیت رانندگان ایرانی» میخواند، ارتش را در حاشیه رود ارس مستقر کرده است. مسلم است که راه اعتراض به همسایهای که دو راننده را بازداشت کرده و برای عبور رانندگان دیگر حق ترانزیت ۱۵۰ دلاری طلب میکند، نه لشکرکشی نظامی که گفتگوهای دیپلماتیک است. اما مشکل ایران تنها این مورد نیست.
خیلی زود توییتهای مقامات ایرانی از اعتراض به بازداشت رانندگان عبور کرد و لحن تهدید مستقیم سرزمینی آذربایجان و اسرائیل به خود گرفت. علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران به زبان عبری توییت کرد و این بار اسرائیل را بهطور مستقیم تهدید کرد. در پاسخ، ضدحمله مقامات باکو نیز لحن ناسیونالیستی به خود گرفت و کار به تجمعات اعتراضی مقابل سفارت ایران در باکو کشید.
در پاسخ به تهدیدها، اسرائیل به هر دلیل تاکنون هیچ واکنشی نشان نداده است. آقای علیاف در تلاش است تا گفتگوهای دیپلماتیک را جایگزین تهدیدهای مستقیم کند و ترکیه نیز پس از چند روز سکوت بالاخره در حمایت از «کشور برادر خود» سخن گفت.
از امروز (۵اکتبر) به مدت سه روز ترکیه و آذربایجان یک رزمایش مشترک با نام «برادری خدشه ناپذیر ۲۰۲۱» را در نخجوان برگزار خواهند کرد. وزارت دفاع ترکیه هدف از رزمایش را افزایش سطح هماهنگی میان نیروی زمینی ارتش دو کشور بر مبنای اصل «دو دولت، یک ملت» خوانده است. در متن بیانیه ارتش هیچ اشارهای به منازعه ایران و آذربایجان نشده است، اما ارتش ترکیه تصریح میکند که «مانند گذشته در آینده نیز در هر شرایطی در کنار خواهران و برادران آذربایجانی خود خواهیم ایستاد».
مسلم است که ایران به محدود شدن راه ارتباطی با ارمنستان و همینطور حضور اسرائیل در مرزهای شمالی خود رضایت نخواهد داد. اما باید در روزهای آینده دید آیا ایران میتواند بحران پیش رو را با دیپلماسی حل کند یا صدای رجزخوانی در دوسوی مرز بیشتر شنیده خواهد شد.
از ابتدای تشکیل جمهوری آذربایجان، رابطه تهران و باکو زیر سایه تل آویو هیچگاه به گرمی رابطه مروسم دو همسایه نبوده است. هرچه این ارتباط سردتر میشود، شعلههای یک بحران قریب الوقوع داغتر میشود.
