گمانهزنیها و اظهارات ضد و نقیض درباره آینده سیاست خارجی ایران با توجه به درهمپیچیدگی آن به رابطه با آمریکا، برجام، تحریمها و همچنین روی کار آمدن بایدن و رئیسی افزایش یافته است.
آناتولی – آیتالله سیدعلی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران در ایام منتهی به انتخابات اخیر این کشور و همچنین در واکنش به انتقاد محمدجواد ظریف از دخالت نظامیان یا «میدان» در روند دیپلماسی تاکید کرد دولت و وزارت امور خارجه نقشی اساسی در سیاست خارجی و مسائل مربوط به آن مانند برجام، تحولات منطقه و غیره ندارند و تصمیمگیری در این حوزه توسط نهادهای بالادستی صورت میگیرد.
از دیدگاه بسیاری از کارشناسان، دلایلی؛ مانند موضع جدی آیتالله خامنهای، پیروزی سید ابراهیم رئیسی در انتخابات مذکور، تاکید تیم دیپلماسی کاخ سفید بر اهمیت مذاکره با تهران، تغییر رویکرد منتقدان سنتی برجام مانند سپاه و مجلس و اصولگرایان و حمایت آنها از تیم دیپلماسی باعث خواهد شد تا احیای این توافق و لغو تحریمها با سرعت بیشتری تحقق یابد.
از سوی دیگر، کسانی نیز برآنند حسن روحانی و محمدجواد ظریف که برجام را مهمترین دستاورد سیاسی خود میدانند، نتوانستهاند از مزایای آن استفاده کنند. بنابراین احتمال موفقیت رئیسی و اصولگرایان که همواره منتقد این توافق بودهاند، زیاد نیست. او خود نیز گفته است که شرایط مردم را به مذاکرات گره نخواهد زد.
دلیل دیگر اینکه؛ شش دور مذاکرات ایران در وین با تیم جدید دیپلماسی آمریکا متشکل از افرادی که در روند امضای برجام نقش موثری داشتند، پیشرفت چندانی نداشته است. تعیین ضمنی پرونده سیاست منطقهای ایران بهعنوان بخشی از مذاکرات وین نیز بر ابهام در سیاست خارجی این کشور در دوره پیشرو میافزاید.
ادامه حضور منطقهای یا توجه به اقتصاد داخلی؟
در این زمینه، کافی است به سخنان چند تن از کارشناسان روابط بینالملل و دیپلماتهای ایرانی اشاره کرد؛ دکتر علی بیگدلی، هفته پیش در گفتوگو با روزنامه «آرمان» ضمن تاکید بر اینکه آمریکا بدون تغییر سیاست منطقهای ایران تمام تحریمها را لغو نخواهد کرد، گفت: ”ادامه سختی معیشت مردم با دخالت در کشورهای منطقه مغایرت دارد و اگر بخواهیم در کشورهای منطقه حضور فعال داشته باشیم، هیچگاه اقتصادمان سامان مطلوبی نخواهد یافت.”
دکتر قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه عربی و شمال آفریقای وزارت امور خارجه ایران نیز سه روز پس از اعلام پیروزی رئیسی تاکید کرد: ”قطعا جمهوری اسلامی ایران نمیتواند عملکرد خود را در فلسطین، سوریه، لبنان، عراق، یمن و … پی بگیرد و از آن طرف انتظار داشته باشد که فضا برای احیاء و اجرای برجام مساعد شود.”
دکتر فریدون مجلسی نیز ضمن انتقاد از ارتباط ایران با گروههایی مانند حزبالله و حوثیها بجای برقراری رویکرد تعاملی با کشورهای منطقه اظهار داشت: ”اگر ممانعت از حضور جدی در منطقه منجر به احیای برجام شود و در نتیجه مردم ما بتوانند نیازهای معیشتی خود را آسانتر تامین کنند و مشکلات بیکاری، فقر و فساد و… برای همیشه حل شود، همه باید سعیشان را به کار گیرند تا این مهم عملی شود.”
رئیسی؛ تابع مطلق سیاستهای رهبری
دکتر مهدی مطهرنیا، استاد علوم سیاسی دانشگاه عالی دفاع ملی ایران در مصاحبه با خبرگزاری آناتولی گفت: ”آقای رئیسی چهرهای ولایتپذیر و تابع مطلق سیاستهای کلان ابلاغی رهبری نظام ایران است. او سابقه اجرایی در زمینه تحرکات دیپلماتیک، مگر در قالب موضعگیریهای شخصی نداشته است. بنابراین او با توجه به بافتِ تصمیمگیری در سطح کلان سیاست خارجی ایران، نمیتوان از او توقع چندانی برای تغییر و تحول در حوزه دیپلماسی داشت. البته او این امتیاز را دارد که در دیپلماسی با تغییر پارادایم ناشی از فشارهای فلجکننده و حداکثری بر اقتصاد ایران زمینههای نوعی معامله توام با تفاهم بزرگی را با آمریکا فراهم کند.”
مطهرنیا در ادامه خاطرنشان کرد: ”اما این معانی و احتمالا هر دو در یک وضعیت تزلزلی قرار دارد، چون از یک سو جمهوری اسلامی هویتش را در مبارزه با ایالات متحده تعریف میکند و از سوی دیگر واشنگتن هم نیز پرونده هستهای ایران را در مرکز ثقل اهمیت فشارهای آمریکا و مدیریت ضدیت با تهران قرار داده است. آمریکا همچنین حکومت ایران را ضدآمریکایی، حامی تروریسم، دنبالکننده تسلیحات غیرمتعارف، برهمزننده ثبات منطقه، مداخلهگر در اوضاع خاورمیانه و تهدیدی برای متحدان ایالات متحده میداند.”
وی افزود: ”فلذا بسیار دشوار است که بگوییم آمریکاییها چه در دوران روحانی و چه بعد از شروع به کار دولت رئیسی روش و پارادایم خود را تغییر میدهند. از این رو، با روی کار آمدن دولتی اصولگرا که همواره مبارزه با آمریکا را سند شرافت برای عزت، مصلحت و حکمت در نظام جمهوری اسلامی و برجام را مانند معاهده ترکمنچای دانسته و بارها با مذاکره و سازش مخالفت کرده است، هرگونه هماندیشی بین دو کشور بسیار مشکل میشود.”
این تحلیلگر روابط بینالملل که سابقه ریاست پژوهشکده علوم اجتماعی و انقلاب سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی ایران را نیز دارد، در ادامه گفت: ”روی کار آمدن دولت رئیسی با توجه به سوابق شخصی و پروندههایی که در رابطه با حقوق بشر برای ایشان باز است، تا حد زیادی نگرانیها را افزایش میدهد. رئیسی و اصولگرایان هرگونه مذاکره با آمریکاییها را سازشگرانه و دور از موضعگیریهای انقلابی میدانند.”
مطهرنیا در پایان گفتوگوی خود با آناتولی تصریح کرد: ”این نگرانیها تا حد زیادی منطبق با واقعیت است، اما تمام ماجرا نیست، چون یکدست شدن حاکمیت سیاسی در تهران، احتمال گذار از برخی محدودیتهای موجود را ممکن میکند. در زمان اضطرار و اجبار بسیاری از بایدها و نبایدها نادیده گرفته میشوند. همچنین با توجه به اینکه سیستم کنونی بر آن است که بر آینده دهه پیشرو در ایران مسلط باشد، میداند که باید رفتارها و کنشها را تحت تاثیر درآورد. به هر حال، چهار سال آینده و دهه 1400 تا 1410 برای ایران بسیار تاثیرگذار، سرنوشتساز و مهم خواهد بود.”