علیخان عبداللهی،«میکل آنژ افغانستان»

علیخان عبدالهی، هنرمند مجسمه ساز ساکن ایران که از او به عنوان «میکل آنژ افغانستان» یاد می‌کنند در مصاحبه با خبرنگار آناتولی گفت: «امید داشتیم شرایط افغانستان بهتر شود و بتوانیم برگردیم. اما متاسفانه بدتر شد. طالبان هنرمندان مجسمه ساز را بت پرست خطاب می‌کنند».

این هنرمند خودآموخته ۳۲ سال پیش از ولایت دایکندی افغانستان به  دلیل جنگ های داخلی کشور به ایران مهاجرت کرده و به عنوان کارگر ساختمانی در تهران آغاز به کار کرد. وی  سال‌هاست سرایدار یک ساختمان اداری است که فعالیت هنری‌اش را هم در آنجا انجام می‌دهد.

مجسمه‌های علیخان فرم‌های خاص خود را دارد، به گفته خودش، رویایش را به حجم تبدیل می‌کند.

این هنرمند درباره نحوه کارش می‌گوید  :«من بدون آموزش کارم را شروع کردم و ادامه دادم. حتی درباره مجسمه سازی مطالعه نکردم و تنها با کمک گرفتن از ناخودآگاهم آثارم را خلق می‌کنم».

حال او بعد از ۲۰ سال فعالیت هنری، به جایگاهی رسیده‌ است که تحسین مجسمه سازان معتبر و گالری داران ایرانی را برانگیخته است. او درباره چگونگی شروع کار و معرفی‌اش به جامعه هنرمندان گفت:‌ «حقوقم کفاف زندگی‌ام را نمی‌داد و به دنبال راهی بودم که بتوانم درآمد بیشتری داشته باشم. روزی شروع کردم با استفاده از مواد مختلف خمیر درست کردم و به خمیرها شکل دادم. کم کم به فکر استفاده از متریال دیگری افتادم. از مغازه‌دارهای محل شانه تخم مرغ می‌گرفتم و با خیس و خمیر کردن آن مجسمه می‌ساختم. هنوز هم چوب‌هایی که در کارهایم استفاده می‌کنم را در شهر پیدا می‌کنم و بازیافتی است. هر چه می‌ساختم را جلوی در ساختمان می‌گذاشتم. یک روز آقایی آمد و پرسید که اینها برای فروش هستند؟ من هم گفتم چرا که نه! آن مرد کامبیز درمبخش ( کاریکاتوریست معروف ایرانی) بود. هر مجسمه من را هزار تومان خرید. آن زمان حقوقم ۱۰ هزار تومان بود. هر زمان کاری می‌ساختم می‌آمد و می‌خرید تا اینکه از آنها نمایشگاهی برگزار کرد».

علیخان، تصمیم می‌گیرد کارش را توسعه دهد. مواد اولیه مجسمه‌هایش را از کارخانه‌های تولید تخم‌مرغ تهیه کرد و با استفاده از تخیلش مجسمه‌های فراوانی که بیشتر چهره زنان و ترکیب با حیوانات است را پدید آورد. او تاکنون نمایشگاه‌های بسیاری از مجسمه‌هایش برگزار کرده است.

معمولا وقتی کارهای او در گالری‌ها و نمایشگاه‌های معتبر تهران به قیمت میلیونی به فروش گذاشته می‌شود، برای بازدیدکنندگان سخت است باور کنند که خالق آن، دست‌های کارگر یک افغانستانی است.