حدود دو ماه از سقوط افغانستان به دست طالبان میگذرد. در این مدت کوتاه اتفاقات زیادی بر سر این کشور و مردمانش آمد؛ طالبان نام امارت اسلامی را به نام افغانستان چسباند و کابینه دولت موقت خود را اعلام کرد. اما ضربه اساسی را مثل همیشه «آموزش» دید.
با توجه به تاریخ افغانستان، به نظر نمیآید این اتفاق تحول شگفت آوری برای این کشور باشد. اگر به قرن بیستم میلادی این کشور نگاهی داشته باشیم میبینیم که شاید هیچ کشوری به اندازه افغانستان دچار تغییر رژیم نشده باشد. این تحولات و تغییرات از همه بیشتر روی آموزش و پرورش تاثیر میگذارد. بدیهی است که تربیت و پرورش نسل جدید برآمده از هر رژیم جدید از اهمیت بسیاری برخوردار است. تربیت نسلی مناسب با ایدئولوژیهای رژیم تازه.
شروع آموزش مدرن در افغانستان را میتوان از اوایل دهه ۹۰ میلادی دانست. اولین مدرسه نظامی و اولین دبیرستان مدرن به نام مکتب حبیبیه نام داشت که در زمان امیر حبیب الله خان پدر امیر امان الله خان افتتاح شد. پیدایش امان الله خان، محمود طرزی و جوانان افغان یعنی اولین اصلاح طلبان و روشنفکران افغان هم از این مدرسه بود. در همان سالها دختران هم برای اولین بار به مدرسه میرفتند.
در زمان پادشاهی نسبتا پایدار بین سالهای ۱۹۲۶ تا ۱۹۷۳ تعداد مراکز آموزشی به تدریج افزایش یافت و آموزش ملی رسما نهادینه شد. تا اینکه کودتای ۱۹۷۳ به این دوره پایان داد و آشفتگی به بار آورد. با رخ دادن انقلاب سوئر در سال ۱۹۷۸ جمهوری دموکرات افغانستان تاسیس شد اما طولی نکشید که یک سال بعد با اشغال شوروی (۱۹۷۹ – ۱۹۸۹) دوباره سیستم آموزش تغییر کرد و این بار راه ایدئولوژیهای کمونیستی را پیش گرفت. آرمانهای انقلابی به سخنرانیهای مدارس تزریق شده بود و بنا بر تاثیر جنگ آموزش نظامی برای دانشآموزان پسر قدرت گرفت.
لازم به ذکر است که در این دوره بیشترین تعداد دانش آموز دختر در طول سیستم آموزشی افغانستان ثبت شده است.
از طرفی در همان دوره، مجاهدین مشغول جنگ با شوروی در مدارس خط مرزی دیورند با پاکستان مجاهدین جدید تربیت میکردند. مسلمانان دعوت شده از کشورهای مختلف جهان در چارچوب حمایت مالی ایالات متحده آمریکا، حمایت سازمانی پاکستان و ایدئولوژی وهابی عربستان در این مدارس تحت آموزش جسمانی و ایدئولوژیکی «جهاد» قرار گرفتند. محتوای کتابهای آموزشی از تصاویر کلاشینکف، نارنجک و اسلحه و گلوله پر شده بود. این کتابها در دانشگاه نبراسکا اوماها در ایالات متحده چاپ شده و به این مدارس ارسال شده بودند.
علاوه بر این این کتابها در امارت اسلامی افغان(۱۹۹۶-۲۰۰۱) در زمان طالبان به طور گسترده آموزش داده شد. در سال ۲۰۰۱ با اشغال آمریکا دوباره آموزش و پرورش از نظرها دور شد اما در سال ۲۰۰۲ به لطف کمپین بازگشت به مدرسه که توسط یونیسف آغاز شد، کودکان (به ویژه دختران و کودکان پناهنده در ایران و پاکستان) پس از سالها به مدارس بازگشتند. محتوای کتب آموزشی بسیار قاطی شده بود. الفاظ انقلابی و جهاد با هم درآمیخته بودند و برنامهای برای اصلاح فوری این محتوا در روند قانونی باید ریخته میشد. در نتیجه در سال ۲۰۰۳ برنامه درسی تغییر کرد و به طور قانونی تایید و ثبت شد. و از سال ۲۰۰۸ به اجرا درآمد.
از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۲۱ افغانستان پیشرفت زیادی در زمینه آموزش به خود دیده است. در حالی که تعداد دانش آموزان در سال ۲۰۰۱ به یک میلیون میرسید در سال ۲۰۱۷ تعداد دانشآموزان به ۹.۳ میلیون رسید. بر اساس دادههای وزارت آموزش و پرورش افغانستان در سال ۲۰۱۸ حدود ۴۰ درصد از این تعداد دانش آموز دختر بودند. اما با توجه به وضعیت ناپایدار و شرایط سخت فراهم سازی آموزش برای دانش آموزان در تمام استانها طبق آمار وزارت آموزش و پرورش در سال ۲۰۱۹ حدود ۴۲ درصد از ۱۲ میلیون کودک آن دوره از دسترسی به آموزش محروم بودند. آموزش مدارس به دلیل کمبود ساختمان آن زمان اغلب در حیاط خانهها روی زمین برگزار میشد و اکثر معلمان فارغ التحصیل دبیرستان بودند.
۷۰ درصد برنامه درسی رژیم جمهوری اسلامی دربرگیرنده آرمانهای اسلامی بود. دولت سعی میکرد از آموزش ایدئولوژیکی جهاد و آموختههای طالبان دوری کند.
با این حساب وقتی به آموزش در حال حاضر افغانستان میرسیم نباید از تغییرات آموزشی که به دست طالبان شکل گرفته است تعجب کنیم. طالبان مانند هر رژیمی قصد دارد سیستم تربیتی و آموزشی خودش را جا بیندازد. اگرچه در حال حاضر محدود کردن تحصیل دختران به ۶ سال اول در دستور کار است، اما به احتمال زیاد طالبان در آینده برنامه درسی آموزش را نیز در دست خواهند گرفت.