عطا محامدتبریز (ازجمله) – ۲۸ فوریه سالگرد صدور اعلامیه‌ای است که ارتش ترکیه برای مقابله با ارتجاع و حفظ لائیسیته صادر کرده است. از جمله بندهای این اعلام می‌توان به «تدریس قرآن باید به سازمان دیانت واگذار شده و از برگزاری دوره‌های غیرقانونی جلوگیری شود. فعالیت فرقه‌ها و طریقت‌ها باید متوقف شود. اقداماتی که علیه آتاتورک صورت می‌گیرد باید مجازات شود». اشاره کرد.

۲۸ فوریه سالگرد اعلام بیانیه‌ای است که در سال ۱۹۹۷ توسط اسماعیل حاکی کارادایی رئیس وقت ستاد ارتش ترکیه بعد از جلسه شورای عالی امنیت این کشور خوانده شده و به استعفای اجباری نخست وزیر ترکیه نجم‌الدین اربکان انجامید. آقای اربکان اگرچه در آن روز تصمیمات لازم الاجرای این شورا را نپذیرفت، اما یک هفته بعد آن را امضا کرده و از سمت خود استعفا داد. اعمال اراده ارتش ترکیه بدون حضور در خیابان‌ها، این استعفا را به «کودتای پست مدرن» معروف کرد.

photo by AA

برای فهم علل این کودتا باید به اوایل دهه ۱۹۹۰ بازگردیم؛ در سال ۱۹۹۳ تورگوت اوزال رئیس جمهوری وقت ترکیه پس از سفری ۱۲ روزه به ۵ کشور آسیای مرکزی، از دنیا رفت، آن هم در شرایطی که علی‌رغم تحولات اقتصادی آن زمان، «تورم» یکی از مشکلات اساسی کشور بود. اما دولت لائیک ترکیه در آن زمان با دو مسئله دیگر نیز درگیر است: انتقادهای گروه‌های اسلام‌گرا به نمادهای لائیسیته ترکیه و خطر تجزیه کشور در نتیجه تحرکات حزب پ.ک.ک.

مرگ اوزال تعادل سیاسی ترکیه را بر هم می‌زند. به جای او نخست وزیرش «سلیمان دمیرل» قرار گرفته و چهره ناشناخته‌ سیاست آن‌ روزها، «زن بلند قامت و زیبایی که انگلیسی بلد است» یعنی «تانسو چیللر» از حزب «راه راست» به نخست وزیری برگزیده می‌شود. چیللر که دانش آموخته اقتصاد بود و دکتری خود را از دانشگاه کِنه‌تیکت آمریکا گرفته بود. اولین زنی در تاریخ ترکیه است که به مقام نخست وزیری می‌رسد.

زمان زیادی از انتخاب خانم چیللر نگذشته بود که در شهر سیواس صدای «مرگ بر لائیسیته» به گوش رسید. در این شهر مراسمی برای بزرگداشت پیر سلطان ابدال یکی از شخصیت‌های تاریخی علویان ترکیه برگزار شده بود و عزیز نسین هم مهمان مراسم بود. گفته می‌شد که نسین آن روزها در حال ترجمه کتاب «آیات شیطانی» سلمان رشدی بود. مردم خشمگین به هتل محل اقامت او و دیگر روشن‌فکران لائیک هجوم برده و آنجا را به آتش کشیدند. در این تراژدی که به «قتل‌عام مادیماک» شهرت دارد ۳۷ نفر کشته شدند.

این اتفاق نقطه عطفی هم برای لائیسیته و هم برای اسلام گرایی در ترکیه بود. از سوی دیگر در درون دولت چیللر رسوایی‌های جدی مالی به مرکزیت خود خانم نخست وزیر افشا شد. رسوایی‌هایی که هرگز جواب قانع کننده‌ای به دست نیاورد. در پی این اتهامات، دولت به ناگهان در ۵ آوریل ۱۹۹۴ در قالب یک برنامه اقتصادی، سود بهره بانکی را بالا برد. اما این کار ارزش دلار را ۱۰۰٪ بیشتر کرد، ذخیره خزانه ملی ترکیه از ۷ میلیارد به ۳ میلیارد کاهش یافت و تورم به بیش از ۱۲۵درصد رسید.

در این فضای دراماتیک اقتصادی، انتخابات شهرداری‌های ترکیه برگزار شد. در انتخابات ۱۹۹۴ «حزب رفاه» به رهبری نجم‌الدین اربکان توانست کرسی‌های شهرداری‌ در بیش از ۳۰۰ شهر از جمله آنکارا و استانبول را فتح کند. موفقیت حزب رفاه در سال بعد ادامه یافت و آن‌ها با ۲۱.۳۵درصد آرا به ‌عنوان حزب اول به پارلمان راه‌ یافتند؛ گرچه نتوانستند با احزاب دیگر برای تشکیل دولت ائتلافی به توافق برسند.

Photo by AA

در فضای سیاسی آن روزهای ترکیه همه از قدرت گرفتن حزب رفاه واهمه داشتند. ارتش هم وارد ماجرا شده بود و به «حزب مادر وطن» و «حزب راه راست» برای ائتلاف فشار وارد می‌کرد. این دو حزب علی‌رغم همه اختلاف‌ها ائتلاف کردند، اما خیلی زود مسئله فساد در مجلس وارد مرحله تازه‌ای شد و برخی احزاب مجلس خواستار ارجاع پرونده به دیوان عالی بودند. بر سر همین هم بود که تانسو چیللر و مسعود ییلماز استعفای دولت را به دمیرل، رئيس جمهوری وقت اعلام کردند.

این‌بار اربکان و چیللر برای ائتلاف کنار هم نشستند، هرچند بسیاری از احتمال این ائتلاف ناراحت بودند. ارتش گمان می کرد که حضور حزب رفاه به معنای «برآمدن ارتجاع» است. رای گیری در مجلس آغاز شد، اما قبل از آن بسیاری از حزب راه راست جدا شدند. با وجود ناراحتی عمیق ارتش، اربکان نخست وزیر شد و در اولین سفرش به تهران رفت؛ جایی که ۱۸ سال قبل یک دولت اسلامی ضد لائیتیسه در آن انقلاب کرده بود. سفر بعدی اربکان اوضاع را حتی پیچیده‌تر کرد؛ او به طرابلس و دیدار معمر قذافی شتافت و در همان دیدار هم رهبر لیبی، ترکیه را به قتل عام کردها متهم کرد. اتهامی که از نظر بسیاری آقای اربکان نتوانست به آن پاسخ گوید.

در روز سوم نوامبر ۱۹۹۶ در منطقه «سوسورلوک» در حوالی بورسا یک مرسدس به زیر کامیون رفت. سه نفر در این خودرو جای داشتند. افرادی از دولت و مافیا. کسانی که در این مرسدس حضور داشتند سدات بوجاک، نماینده مجلس،‌حسین کجاداغ رئیس پلیس استانبول و عبدالله چاتلی مافیایی که اینترپل نیز به دنبال آن بود. در صندوق ماشین اسلحه و اسناد بسیاری وجود داشت. این واقعه نشان داد که دولت و مافیا دست در دست هم دارند. دولت به سرعت تلاش کرد تا خود را محافظت کند. در نتیجه این واقعه وزیر کشور استعفا کرد. اما در آن زمان این اسناد منتشر شده که در دست دولت قرار داشت با فشارهای بسیار مورد بررسی قرار نگرفت.

دیری نگذشت که این انتقادها ابعاد دیگری یافت. دولت ائتلافی اربکان با یک مخالفت بسیار جدی که از سوی ارتش ترکیه رهبری می‌شد مواجه شد. ارتش در اواخر سال ۱۹۹۶ لایحه‌ای را به دولت مصوب کرد که بر اساس آن نماینده‌ای از ارتش در تمام ادارات دولتی باید حضور می‌یافت. همه چیز در مقابل حزب رفاه و برای فرار از ارتجاع فراهم شده بود. در همین زمان تلویزیون‌های ترکیه صحنه‌های عجیبی را به نمایش گذاشته بود. این تصاویر نشان می‌داد که برخی از نمایندگان حزب رفاه در مجلس، در میان برخی طریقت‌ها سخنرانی کرده و لائیسیته و کمالیسم را ایده‌های شیطانی می‌خواند. آن‌ها خود را حزب الله می‌خواندند. همین هم نگرانی‌های جمعی را در میان مردم ترکیه بسیار کرد، آن‌ها خواستار شریعت بودند. می‌خواستند که راه مسلمانان ایران را ادامه داده و انقلاب کنند.

در شرایطی که صدای انتقادها نسبت به قوانین تبعیض آمیز لائیک بر ضد مسلمانان و حجاب در سراسر کشور برخاسته بود، در ۳۱ ژانویه، در شهر سینجان مراسم «روز قدس» با حضور سفیر جمهوری اسلامی ایران برگزار شد. ارتش با تانک‌های خود وارد شهر شد. این اعلام علنی خواست ارتش برای کودتا بود. بعد از آن در ۲۸ فوریه جلسه شورای امنیت به مدت ۸ ساعت و ۴۵ دقیقه در آنکارا برگزار شد و ارتش تصمیمات خود برای حفظ اصل لائیسیته قانون اساسی را اعلام کرد و در نتیجه آن اربکان از سمت خود استعفا داده و چندی بعد از آن حزب رفاه منحل شد.

Photo by AA